INCO

ICC Incoterms

بر خطرات و هزینه های عملیات بین المللی خود مسلط شوید!

اینکوترمز چیست؟

اینکوترمز مجموعه ای از اصطلاحات شناخته شده بین المللی است که مسئولیت ها و تعهدات طرف های درگیر در حمل و نقل کالا را تعریف می کند. اینکوترمزها برای ارتباط شفاف تقسیم هزینه حمل و خطرات مرتبط با حمل و نقل بین المللی و تحویل کالا بین فروشنده به خریدار استفاده می شوند.

اینکوترمز برای اولین بار در سال 1936 توسط اتاق بازرگانی بین المللی (ICC) معرفی شد، زیرا رویه ها و تفاسیر قانونی متفاوت بین بازرگانان در سراسر جهان مستلزم مجموعه ای از قوانین و دستورالعمل های مشترک برای تفسیر رایج ترین اصطلاحات مورد استفاده در تجارت خارجی بود. اینکوترمزها به صورت دوره‌ای، تقریباً هر 10 سال، توسط ICC مورد بازنگری قرار می‌گیرند تا با تغییر رویه‌های تجاری مطابقت داشته باشند.

کاری که اینکوترمز انجام می دهد

توجه به این نکته مهم است که Incoterms یک قرارداد فروش فقط به شرایط تحویل (هزینه حمل و نقل) و قابلیت بیمه بودن محصول مربوط می شود. اینکوترمز تعهدات، هزینه ها و خطرات مربوطه در تحویل کالا را تعریف می کند.

آنچه اینکوترمز انجام نمی دهد:

تعیین میزان قرارداد یا شرایط تامین مالی، جانشینی قانون حاکم بر قرارداد، رسیدگی به انتقال مالکیت کالا، عدم آزادسازی وجوه برای کالای تحویل شده، تعیین زمان شناسایی درآمد، رسیدگی به عواقب ناشی از نقض قوانین قرارداد یا معافیت های مسئولیت.

این موارد بر اساس شرایط قرارداد فروش و قانون حاکم تعریف شده است.

تعهدات، تحویل و انتقال ریسک

درک کنید که چه کسی مسئول بارگیری و تخلیه بار است

برای شرایط DAP، DPU یا DDP، فروشنده موظف است کالا را بر روی حاملی قرار دهد که کالا را به مقصد تعیین شده تحویل می دهد. مسئولیت تخلیه بر عهده خریدار است. برای شرایط CPT، CIP، CFR یا CIF، فروشنده زمانی که کالا به بندر یا محل مقصد رسید، تحویل را کامل می‌کند. پس از تحویل کالا به بندر یا مکان توافق شده، خریدار از آن نقطه به بعد مسئولیت را بر عهده می گیرد. طبق FCA، تعهدات فروشنده پس از تحویل کالا به حاملی که توسط خریدار در محل توافق شده، اعم از اولین کامیون یا بندر مبدا، تحویل داده شد، برآورده می شود. خریدار مسئولیت حمل و نقل داخلی، تخلیه بار در بندر مبدا و بارگیری در حامل اقیانوسی/خط هوایی را بر عهده دارد.

بدانید که خطر از دست دادن انتقال

برای EXW، انتقال ریسک در تأسیسات فروشنده یا محل توافق شده، که معمولاً اولین کامیون است. برای FAS یا FOB، انتقال ریسک در بندر بارگیری، به محض اینکه محموله به کارخانه کشتی‌سازی/پایانه رسید یا به ترتیب در کشتی/هواپیما بارگیری شد، در حالی که FCA می‌تواند اولین حامل یا بندر بارگیری باشد. تصور غلطی که خریداران در هنگام پرداخت هزینه حمل توسط فروشنده ایجاد می کنند این است که فرض می کنند فروشنده تمام خطرات مفقودی را تا زمانی که کالا به مقصد مقصد یا بندر مشخص شده در بارنامه هوایی یا قبض تحویل داده شود به عهده می گیرد. بارگیری هنگام استفاده از CFR، CIF، CPT یا CIP، زمانی که کالا در مبدأ به حامل تحویل داده می‌شود، خطر به خریدار منتقل می‌شود، که می‌تواند زمانی باشد که کالا در اولین کامیون بارگیری شود. برای انتقال ریسک DPU، DAP یا DDP پس از تحویل کالا به محل مقصد.

بدانید چه کسی مسئول اظهارنامه های ورودی گمرک ایالات متحده است

DDP تنها Incoterm است که فروشنده را ملزم به انجام کلیه اظهارنامه های ورودی گمرک ایالات متحده می کند. برای واردات حمل و نقل اقیانوسی به ایالات متحده، توجه به این نکته مهم است که یک پرونده امنیتی واردکننده (ISF) باید 24 ساعت قبل از بارگیری محموله در کشتی به صورت الکترونیکی به مشتریان ارسال شود. خریداران باید در قرارداد مشخص کنند (الف) فرستنده مسئول ISF است یا (ب) فروشنده مسئول ارائه اطلاعات مورد نیاز به موقع (یعنی دوره 72 ساعته تا بارگیری) به کارگزار گمرکی منصوب خریدار است. خریدار همچنین باید در قبال جریمه های ارسال یک ISF دیر، نادرست یا ناقص غرامت بدهد.

بر اساس EXW، فروشنده تنها با در دسترس قرار دادن کالا در محل خود یا سایر مکان‌های نام‌گذاری شده (مانند کارخانه، انبار و غیره) خطر خود را به حداقل می‌رساند. فروشنده مسئولیتی در قبال ترخیص کالا برای صادرات یا بارگیری آن بر روی خودروی جمع آوری ندارد.

اصطلاح EXW نشان دهنده حداقل تعهد فروشنده است. خریدار مسئول کلیه هزینه ها و خطرات ناشی از بردن کالا از محل فروشنده یا مکان نامگذاری شده دیگر به مقصد نهایی است.

اگر طرفین مایلند که فروشنده ریسک و هزینه بارگیری کالا در وسیله نقلیه جمع آوری کننده و همچنین الزامات ترخیص صادرات را متحمل شود، باید از اصطلاح FCA استفاده شود.

این اصطلاح ممکن است برای همه شیوه های حمل و نقل استفاده شود.

حمل باید توسط خریدار ترتیب داده شود.

زمانی که کالا در مکان ذکر شده در اختیار خریدار باشد، ریسک از فروشنده به خریدار منتقل می شود.

انتقال هزینه از فروشنده به خریدار زمانی که کالا در مکان ذکر شده در اختیار خریدار باشد.

بر اساس FCA، فروشنده هر گونه پیش حملی را تا محل تحویل مشخص شده ترتیب می دهد و هزینه آن را می پردازد، مگر اینکه خلاف آن توافق شده باشد.

فروشنده کالا را که برای صادرات ترخیص شده است به متصدی حمل‌ونقل یا شخص دیگری که توسط خریدار معرفی شده است در محل فروشنده یا مکان دیگری تحویل می‌دهد.

لازم به ذکر است که محل تحویل انتخابی بر تعهدات بارگیری و تخلیه کالا تأثیر دارد.

اگر تحویل در محل فروشنده انجام شود، فروشنده مسئول بارگیری کالا در وسیله حمل و نقل ارائه شده توسط خریدار است.

اگر تحویل در هر مکان دیگری انجام شود، فروشنده مسئولیتی در قبال تخلیه کالا ندارد.

این اصطلاح ممکن است برای همه شیوه های حمل و نقل استفاده شود.

حمل باید توسط خریدار یا فروشنده از طرف خریدار ترتیب داده شود.

زمانی که کالا در محل فروشنده یا مکان دیگری به حامل معرفی شده توسط خریدار تحویل داده شود، ریسک از فروشنده به خریدار منتقل می شود.

انتقال هزینه از فروشنده به خریدار زمانی که کالا به حاملی که خریدار معرفی کرده است در محل فروشنده یا مکان نامگذاری شده دیگری تحویل داده شود.

بر اساس CPT، فروشنده ترتیب و هزینه حمل اصلی را به یک مکان یا نقطه مقصد مشخص می‌کند.

فروشنده کالا را به حامل مورد نظر خود تحویل می دهد، قرارداد می بندد و تمام هزینه های حمل و نقل لازم را برای رساندن کالا به مقصد تعیین شده می پردازد.

این اصطلاح دارای دو نقطه بحرانی است زیرا ریسک عبور می کند و هزینه ها در مکان های مختلف منتقل می شود.

خطر مفقود شدن یا آسیب دیدن کالا هنگام تحویل کالا به حمل کننده از فروشنده به خریدار منتقل می شود نه زمانی که به مقصد می رسد. اگر چندین حامل برای حمل استفاده شود و طرفین در مورد یک نقطه تحویل خاص توافق نکنند، خطر از بین رفتن یا آسیب دیدن کالا زمانی که کالا به اولین حامل تحویل داده می شود منتقل می شود.

این اصطلاح ممکن است برای همه شیوه های حمل و نقل استفاده شود.

حمل باید توسط فروشنده ترتیب داده شود.

زمانی که کالا به حامل تحویل داده شد، ریسک از فروشنده به خریدار منتقل می شود.

انتقال هزینه از فروشنده به خریدار در محل مقصد مشخص شده.

خریدار موظف به ترخیص کالا برای واردات، پرداخت هرگونه حقوق ورودی و انجام هرگونه تشریفات گمرکی واردات می باشد.

بر اساس CIP، فروشنده ترتیب و پرداخت هزینه حمل و نقل اصلی را به مکان/نقطه مقصد مشخص، و همچنین دریافت حداقل بیمه پوشش می دهد.

فروشنده کالا را به حامل مورد نظر خود تحویل می دهد، قرارداد می بندد و تمام هزینه های حمل و نقل لازم را برای رساندن کالا به مقصد تعیین شده می پردازد.

این اصطلاح دارای دو نقطه بحرانی است زیرا ریسک عبور می کند و هزینه ها در مکان های مختلف منتقل می شود.

خطر مفقود شدن یا آسیب دیدن کالا هنگام تحویل کالا به حمل کننده از فروشنده به خریدار منتقل می شود نه زمانی که به مقصد می رسد.

اگر چندین حامل برای حمل استفاده شود و طرفین در مورد یک نقطه تحویل خاص توافق نکنند، خطر از بین رفتن یا آسیب دیدن کالا زمانی که کالا به اولین حامل تحویل داده می شود منتقل می شود.

بر اساس CFR، فروشنده قرارداد می بندد و هزینه حمل و نقل را به یک بندر مقصد مشخص می کند.

این اصطلاح دارای دو نقطه بحرانی است زیرا ریسک عبور می کند و هزینه ها در مکان های مختلف منتقل می شود.

فروشنده کالا را زمانی تحویل می دهد که در کشتی بارگیری شود.

خطر از بین رفتن یا آسیب دیدن کالا از فروشنده به خریدار منتقل می شود که کالا در کشتی باشد. فروشنده مسئول قرارداد و پرداخت هزینه ها و کرایه حمل لازم برای رساندن کالا به بندر مقصد است.

این اصطلاح فقط برای کالاهایی استفاده می شود که از طریق دریا یا آبراه داخلی حمل می شوند.

حمل و نقل باید توسط فروشنده ترتیب داده شود.

هنگامی که کالا در کشتی بارگیری شده است، ریسک از فروشنده به خریدار منتقل می شود.

انتقال هزینه از فروشنده به خریدار در بندر مقصد مشخص شده.

خریدار موظف به ترخیص کالا برای واردات، پرداخت هرگونه عوارض و انجام تشریفات گمرکی واردات می باشد.

توجه: هنگامی که کالاها قبل از سوار شدن به کشتی به حامل تحویل داده می شوند، CFR ممکن است نامناسب باشد، مانند کالاهای کانتینری که معمولاً به پایانه تحویل می شوند. در این مواقع باید از اصطلاح CPT استفاده شود.

بر اساس اصطلاح CIP، فروشنده موظف است حداقل بیمه پوششی را در برابر خطر از دست دادن یا آسیب رسیدن به کالا در حین حمل توسط خریدار تهیه کند.

اگر خریدار به حمایت بیمه بیشتری نیاز داشته باشد، یا باید صریحاً با فروشنده توافق کند یا ترتیبات بیمه اضافی خود را انجام دهد.

این اصطلاح ممکن است برای همه شیوه های حمل و نقل استفاده شود.

حمل و حداقل بیمه که باید توسط فروشنده تنظیم شود.

زمانی که کالا به حامل تحویل داده شد، ریسک از فروشنده به خریدار منتقل می شود.

انتقال هزینه از فروشنده به خریدار در محل مقصد مشخص شده.

خریدار موظف به ترخیص کالا برای واردات، پرداخت هرگونه حقوق ورودی و انجام هرگونه تشریفات گمرکی واردات می باشد

بر اساس DAP، فروشنده متعهد می شود که کالاها را در اختیار خریدار قرار دهد و آماده تخلیه از وسیله حمل و نقل ورودی در یک مکان مشخص شده در مقصد باشد.

فروشنده زمانی تحویل می دهد که کالا در محل مقصد مشخص شده در اختیار خریدار قرار می گیرد، اما از وسیله حمل و نقل ورودی تخلیه نشده است.

فروشنده مسئولیتی در قبال ترخیص واردات ندارد.

این اصطلاح ممکن است برای همه شیوه های حمل و نقل استفاده شود.

حمل باید توسط فروشنده ترتیب داده شود.

هنگامی که کالا در اختیار خریدار قرار می گیرد، اما از وسیله حمل و نقل ورودی در محل مقصد مشخص شده تخلیه نمی شود، ریسک از فروشنده به خریدار منتقل می شود.

زمانی که کالا در اختیار خریدار قرار می گیرد، اما از وسیله حمل و نقل ورودی در محل مقصد مشخص شده تخلیه نمی شود، هزینه از فروشنده به خریدار منتقل می شود.

خریدار موظف به ترخیص کالا برای واردات، پرداخت هرگونه حقوق ورودی و انجام هرگونه تشریفات گمرکی واردات می باشد.

بر اساس FOB، فروشنده متعهد می شود که کالاها را در کشتی معرفی شده توسط خریدار در بندر حمل و نقل مشخص شده قرار دهد.

فروشنده کالا را زمانی تحویل می دهد که در کشتی معرفی شده توسط خریدار در بندر حمل و نقل نامگذاری شده بارگیری شود. خریدار تمامی هزینه ها و خطرات از دست دادن یا آسیب دیدن کالا را پس از بارگیری در کشتی متحمل می شود. اصطلاح FOB فروشنده را ملزم به ترخیص کالا برای صادرات می کند.

این اصطلاح فقط برای کالاهایی استفاده می شود که از طریق دریا یا آبراه داخلی حمل می شوند.

کالسکه اصلی باید توسط خریدار ترتیب داده شود.

هنگامی که کالا در کشتی معرفی شده توسط خریدار در بندر حمل نام‌گذاری شده بارگیری شده باشد، ریسک از فروشنده به خریدار منتقل می‌شود.

زمانی که کالا در کشتی معرفی شده توسط خریدار در بندر حمل نام‌گذاری شده بارگیری شده است، هزینه از فروشنده به خریدار منتقل می‌شود.

توجه: هنگامی که کالا قبل از بارگیری در کشتی به حامل تحویل داده می شود، FOB ممکن است نامناسب باشد. مانند کالاهای کانتینری که معمولاً به ترمینال تحویل داده می شوند. در این مواقع باید از اصطلاح FCA استفاده شود.

بر اساس CIF، فروشنده قرارداد و هزینه حمل و نقل را به یک بندر مقصد مشخص می‌پردازد، و همچنین حداقل بیمه پوشش را دریافت می‌کند.

این اصطلاح دارای دو نقطه بحرانی است زیرا ریسک عبور می کند و هزینه ها در مکان های مختلف منتقل می شود.

فروشنده کالا را زمانی تحویل می دهد که در کشتی بارگیری شود.

خطر از بین رفتن یا آسیب دیدن کالا از فروشنده به خریدار منتقل می شود که کالا در کشتی باشد. فروشنده مسئول قرارداد و پرداخت هزینه ها و کرایه حمل لازم برای رساندن کالا به بندر مقصد است.

طبق اصطلاح CIF، فروشنده همچنین مسئول تامین حداقل پوشش بیمه دریایی در برابر خطر از دست دادن / آسیب خریدار به کالا در حین حمل است. اگر خریدار به حمایت بیمه بیشتری نیاز داشته باشد، یا باید صریحاً با فروشنده توافق کند یا ترتیبات بیمه اضافی خود را انجام دهد.

این اصطلاح فقط برای کالاهایی استفاده می شود که از طریق دریا یا آبراه داخلی حمل می شوند.

حمل و حداقل بیمه که باید توسط فروشنده تنظیم شود.

هنگامی که کالا در کشتی بارگیری شده است، ریسک از فروشنده به خریدار منتقل می شود.

انتقال هزینه از فروشنده به خریدار در بندر مقصد مشخص شده.

خریدار موظف به ترخیص کالا برای واردات، پرداخت هرگونه عوارض و انجام تشریفات گمرکی واردات می باشد.

توجه: CIF ممکن است زمانی نامناسب باشد که کالاها قبل از سوار شدن به کشتی به حامل تحویل داده شوند، مانند کالاهای کانتینری که معمولاً به پایانه تحویل می‌شوند. در این مواقع باید از اصطلاح CIP استفاده شود.